چشم امید

ظهور

چشم امید

فاطیما
چشم امید ظهور

یامهدی(عج)

 

 

 

دلم بردی از آن برق نگاهت

به قربان دو چشمان سیاهت

بیا دریاب این آشفته دل را

که عمری مانده چشمانش به راهت



تاريخ : جمعه 12 ارديبهشت 1393 | 14:52 | نویسنده : فاطیما |

لیله الرغائب

 

نمی دانم خوشبختی برای تو در چه معنا می شود

فقط می دانم

خوشبختی وسیع تر از آنست که در ذهنت بگنجد

و زیباترین لحظه ایست که می توانی در زندگی درک کنی

و من برای تو

خوشبختی ات را آرزومندم . . .

.

.

.

باز پنجره های ملکوت به بهانه ی دیگر گشوده شد

و چه عاشقانه می سراید : این الرجبیون ؟

چه خدای عاشقی که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده می کشد

.

.

.

خدایا آنکس که امشب صادقانه یادم میکند

هر لحظه عاشقانه یادش کن . . .

.

.

.

امشب را در کنار ثانیه ها ، آمین گوی آرزوهایت می شوم

آرزویم را دعا کن . . .

.

.

.

امشب ؛ از هر کجای این دنیای بزرگ که در بزنی

صاحبخانه برای استقبال می آید

با طبقی از آرزوهایی کــه می خواهی

پس از بزرگ ، چیزهای کوچک نخواهیم . . .

.

.

.

ایستاده ام برای دیدن شاخه های الماس آرزوهایت

سبدی که خدا امشب به تو هدیه می دهد

مرا هم به خدایت نشان بده . . .

.

.

.

خدایا! کمک کن

معرفت ده

بینش ده

که در شب آرزوها،

در قلبم، آرزویی داشته باشم

تو گویی به داشتن چنین بنده ای با چنان آرزویی به فرشتگانت مباهات کنی

.

.

.

امشب بزرگی‌ات می‌شود آرزوهایت

لیله‌الرغائب است، مراقب آرزوهایت باش . . .

التماس دعا

.

.

.

امشب در مناجات و خلوت عاشقانه تان با معبود مرا از یاد نبرید

زیباترین نامی که بر روی زبان است

نام قشنگ مهدی صاحب زمان است

اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

فرشته ها در شب آرزوها برای اجابت دعا و بردن آنها به ملکوت

مسابقه داده و منتظر ندای بنده های خدا هستند .

التماس دعا . . .

.

.

.

شب آرزوهاست

بیا دعا کنیم برای آن کودکی که در آن سوی پهناور زمین

امشب را گرسنه خواهد خوابید.

و برای آن بیماری که فردایش را کسی امیدوار نیست.

بیا از خدا بخواهیم رنج های آدمی را بکاهد و آرامش او را بیافزاید

اللهم عجل الولیک الفرج

.

.

.

امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت

آرام روان گشت دلت سوی خدایت

رفتی به در خانه ی آن قاضی حاجات

یاد آر مرا ملتمس لطف و دعایت . . .

.

.

.

سحرگاهان؛

که شبنم آیتی از پاکی دل را،

به گل های بهاری هدیه می بخشید؛

به آن محراب پاک درگه حق آرزو کردم:

برایت خوب بودن، خوب دیدن، خوب ماندن را . . .

التماس دعا

.

.

.

چه دعایی کنم ات بهترازاین/خنده ات ازته دل، گریه ات ازسرشوق

روزگارت همه شاد،سفره ات رنگارنگ، وتنی سالم وشاد که بخندی مادام . . .



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393 | 22:45 | نویسنده : فاطیما |

خورشید شیعه

 

 

 

 

 

میلاد عالم آل محمد،پنجمین حجت سرمد،نگین درخشان،

حضرت امام محدباقر مبارک باد



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393 | 21:49 | نویسنده : فاطیما |

میلاد امام محمد باقر(ع)

 

 

اى باقر العلوم که هنگام مکرمت


باشد هزار حاتم طایى گداى تو


پنجم ولى و حجت خلاق عالمى


لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو


میلاد امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393 | 17:4 | نویسنده : فاطیما |

امام محمد باقر(ع)

 

 

ساغر زده ام ز جام باقر


بشکفته لبم به نام باقر


چشم همه روشن از جمالش


آمد به جهان امام باقر


میلاد شکافنده ی دانش نبوی

 

و وارث علم علوی، خجسته باد



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393 | 16:56 | نویسنده : فاطیما |

امام زمان (عج)

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج



تاريخ : پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393 | 15:45 | نویسنده : فاطیما |

یا مهدی (عج)

 

اللهم عجل لولیک الفرج



تاريخ : جمعه 29 فروردين 1393 | 21:1 | نویسنده : فاطیما |

میلاد بانوی صبور کربلا

زینب علیهاالسلام

دختر على و زهرا علیهماالسلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج ‏سالگى مادر خود را از دست داد و ازهمان دوران طفولیت ‏با مصیبت آشنا گردید. در دوران عمر با بركت ‏خویش، مشكلات و رنج‏هاى زیادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و... را تحمل كرد. این سختى‏ها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود. (1)

او را ام كلثوم كبرى، و صدیقه صغرى مى‏نامیدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود. او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود. نسب نبوى، تربیت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طورى كه او را «عقیله بنى هاشم‏» مى‏گفتند. با پسرعموى خود«عبدالله بن جعفر» ازدواج كرد و ثمره این ازدواج فرزندانى بود كه دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در كربلا، در ركاب ابا عبدالله الحسین علیه السلام شربت ‏شهادت نوشیدند. (2)

آن بانوى بزرگوار سرانجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت، با كوله بارى از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانى را وداع گفت. در این مقاله برآنیم كه گوشه هایى از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسى و بیان نماییم.

او را ام كلثوم كبرى، و صدیقه صغرى مى‏نامیدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود. او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود. نسب نبوى، تربیت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طورى كه او را «عقیله بنى هاشم‏» مى‏گفتند. با پسرعموى خود«عبدالله بن جعفر» ازدواج كرد و ثمره این ازدواج فرزندانى بود كه دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در كربلا، در ركاب ابا عبدالله الحسین علیه السلام شربت ‏شهادت نوشیدند. (2)

آن بانوى بزرگوار سرانجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت، با كوله بارى از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانى را وداع گفت. در این مقاله برآنیم كه گوشه هایى از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسى و بیان نماییم.

 عبادت و بندگى

زینب علیهاالسلام به خوبى از قرآن آموخته بود، كه هدف از آفرینش و خلقت انسان رسیدن به قله كمال بندگى است. «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون‏» (7) ؛ «من جن و انس را نیافریدم جز براى این كه عبادت كنند.»

او عبادت‏ها و نماز شب‏هاى پدر و مادر را از نزدیك دیده بود. او در كربلا شاهد بود كه برادرش امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به عباس فرمود:«ارجع الیهم واستمهلهم هذه المشیه الى غد لقد نصلى لربنا اللیله وندعوه و نستغفره فهو یعلم انى احب الصلوه له وتلاوه كتابه وكثره الدعاء والاستغفار (8) ؛ به سوى آنان باز گرد و این شب را تا فردا مهلت‏ بگیر تا بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پیشگاه خدایمان مشغول شویم. خدا خود مى‏داند كه من نماز، قرائت قرآن، زیاد دعا كردن و استغفار را دوست دارم .» در این جملات صحبت از اداى تكلیف نیست، بلكه سخن از عشق به عبادت و نماز است.

شب خیز كه عاشقان به شب راز كنند

گرد در بـــام دوســـت پــرواز كنند

 

هر جـــا كه درى بـود به شــب در بندند

الا در دوست را كه شب باز كنند

حضرت زینب علیهاالسلام نیز ازعاشقان عبادت و شب زنده داران عاشق بود، و هیچ مصیبتى او را از عبادت باز نداشت. امام سجاد علیه السلام فرمود:«ان عمتى زینب كانت تؤدى صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الكوفه الى الشام وفى بعض منازل كانت تصلى من جلوس لشده الجوع والضعف (9)؛ عمه‏ام زینب در مسیر كوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مى‏نمود و در بعضى منازل از شدت گرسنگى و ضعف، نشسته نماز می گزارد.»

امام حسین علیه السلام كه خود معصوم و واسطه فیض الهى است هنگام وداع به خواهر عابده‏اش مى‏فرماید:« یا اختاه لا تنسینى فى نافله اللیل (10)؛ خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مكن!» این نشان از آن دارد كه این خواهر، به قله رفیع بندگى و پرستش راه یافته و به حكمت و هدف آفرینش دست ‏یازیده است.

 عفت و پاكدامنى

 

عفت و پاكدامنى، برازنده‏ ترین زینت زنان، و گران قیمت‏ ترین گوهر براى آنان است. زینب علیهاالسلام درس عفت را به خوبى در مكتب پدر آموخت، آن جا كه فرمود:«ما المجاهد الشهید فى سبیل الله باعظم اجراً ممن قدر فعف یكاد العفیف ان یكون ملكا من الملائكه(11)؛ مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از كسى نیست كه قدرت دارد اما عفت مى‏ورزد،- یعنی قدرت انجام گناه را دارد ولی از آن دوری می کند- نزدیك است كه انسان عفیف فرشته‏اى از فرشتگان باشد.»

یحیى مازنى روایت كرده است :

(( مدتها در مدینه در خدمت حضرت على (ع) به سر بردم و خانه ام نزدیك خانه زینب (س) دختر امیرالمؤ منین (ع) بود. به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایى از او به گوشم نرسید.

به هنگامى كه مى خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص) برود، شبانه از خانه بیرون مى رفت ، در حالى كه حسن (ع) در سمت راست او و حسین (ع) در سمت چپ او و امیرالمؤمنین (ع) پیش رویش راه مى رفتند.

هنگامى كه به قبر شریف رسول خدا (ص) نزدیك مى شد، حضرت على (ع) جلو مى رفت و نور چراغ را كم مى كرد. یك بار امام حسن (ع) از پدر بزرگوارش درباره این كار سؤ ال كرد، حضرت فرمود: مى ترسم كسى به خواهرت زینب نگاه كند. ))

 

زینب كبرى عفت ‏خویش را حتى در سخت‏ ترین شرایط به نمایش گذاشت. او در دوران اسارت و در حركت از كربلا تا شام سخت ‏بر عفت ‏خویش پاى مى‏فشرد. مورخین نوشته‏اند: « وهى تستر وجهها بكفها، لان قناعها قد اخذ منها (12)؛ او صورت خود را با دستش مى‏پوشاند چون روسریش از او گرفته شده بود.»

شاعر عرب به همین قضیه اشاره كرده و مى‏گوید:

ورثت زینب من امها

كل الذى جرى علیها وصار

زادت ابنه على امها

تهدى من دارها الى شر دار

تستر بالیمنى وجهها فان

اعوزها الستر تمد الیسار

«زینب تمامى آن چه را بر مادر گذشت به ارث برد، منتهى دختر سهم اضافه‏اى برداشت كه از خانه‏اش به بد ترین خانه حركت كرد (به اسارت رفت).

صورت را[در اسارت] با دست راست مى‏پوشاند و اگر نیاز می شد،از دست چپ هم بهره مى‏برد. »

و آن بانوى بزرگوار بود كه براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد مى‏آورد كه « ا من العدل یا ابن الطلقاء تحذیرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله سبایا؟ قد هتكت ‏ستورهن و ابدیت وجوههن (13)؛ اى پسر آزاد شده‏هاى[جدمان پیامبراسلام] آیا این از عدالت است كه زنان و كنیزكان خویش را پشت پرده نشانى، و دختران رسول خدا صلى الله علیه وآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بكشانى؟ نقاب آنان را دریدى و صورت‏هاى آنان را آشكار ساختى.»

صبر

یكى از بارزترین اوصاف انسان‏هاى كامل، صبر و بردبارى در فراز و نشیب‏هاى روزگار و تلخى‏هاى دوران است. قرآن كریم در آیات متعددى به صابران بشارت داده (23) و پاداش‏هاى فراوان آن‏ها را یادآورى نموده است. زینب علیهاالسلام از این جهت در اوج كمال قرار دارد. در زیارتنامه آن حضرت مى‏خوانیم:« لقد عجبت من صبرك ملائكه السماء؛ ملائكه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند.» مخصوصا در ماجراى كربلا آن چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، كه صبر از روى او خجل است.

خــدا در مكتـب صبـر على پرداخت زینب را

بــــــراى كربـــــــلا با شیــــــر زهرا ســــاخت زینب را

 

بســان لیله القدرى كه مخفى ماند قدر او

كسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را ...

 

سلام بر تو اى كسى كه صبر شد حقیر تو

نــــدیـــده بـــعـــد فاطــمــه جـــهـــان زنــى نـظیر تو

در مجلس ابن زیاد؛ آن گاه كه آن ملعون با نیش زبانش نمك به زخم زینب مى‏پاشد و براى آزردن او مى‏گوید:«كیف رایت صنع الله باخیك واهل بیتك(24)؛ كار خدا را با برادر و خانواده‏ات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض مى‏خواهد بگوید كه دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟ زینب علیهاالسلام در پاسخ درنگ نمى‏كند، با آرامشى كه از صبر و رضاى قلبى او حكایت داشت فرمود:« ما رایت الا جمیلا(25) جز زیبایى ندیدم.» ابن زیاد از پاسخ یك زن اسیر در شگفت مى‏ماند، و ا ز این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبت‏ها متعجب مى‏شود و قدرت محاجه را از دست مى‏دهد.

    اى زینبى كه محنت عالم كشیـده‏اى

غیر از بلا و درد به عالم چه دیده‏اى؟

 

    یارب زنى و این همه استوارى و علو

چــون زینــب صبــور مگــر آفریـده‏اى؟

 ایثار

صداى زنده على به صوت دلپذیر تو

اسیر شام بودى و یزید شد اسیر تو 

 



تاريخ : سه شنبه 13 اسفند 1392 | 13:43 | نویسنده : فاطیما |

یا فاطمه(س)

عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم

مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهراییم. . .

فرار رسيدن ايام شهادت حضرت زهرا مرضيه (س)،

بانوي دو عالم،

دخت نبي بزرگوار اسلام و همسري با وفاي امير المومنان علي (ع)را برتمام مسلمين جهان بخصوص

بر شيعيان وعاشقان اهل بيت عصمت وطهارت تسليت عرض ميکنيم.

 



تاريخ : دو شنبه 5 اسفند 1392 | 22:51 | نویسنده : فاطیما |

زیبایی

ممکن است عاشق زیبایی کسی شوید

اما یادتان باشد که درنهایت مجبورید

باسیرت اوزندگی کنید نه

صورتش



تاريخ : چهار شنبه 23 بهمن 1392 | 19:57 | نویسنده : فاطیما |
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.